Web Analytics Made Easy - Statcounter

حدود یک ماه پیش منوچهر متکی وزیر خارجه پیشین کشورمان و رئیس خانه احزاب در گفتگویی به بررسی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پرداخت. در این گفتگو گریزی هم به مسائل سیاست خارجی زده شد و وزیرخارجه اسبق درباره روابط ایران و عربستان و همچنین پرونده احیای برجام به نکاتی اشاره کرد.

در ادامه مشروح گفتگوی خبرآنلاین با منوچهر متکی را می‌خوانید:

به نظر شما چرا رابطه ایران و عربستان به آن سطحی که فکر می‌کردیم نرسید چه به لحاظ فکری چه به لحاظ سیاسی؟ آیا ترمیم روابط به زمان بیشتری نیاز دارد؟

این وضعیت در روابط ایران با عربستان در تمام ۴۲ سال گذشته وجود داشته است و دلایل مختلفی برای آن وجود دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یک دلیل این موضوع این است که دو کشور یکدیگر را رقیب می‌دانند. دلیل دیگر اینکه عربستان یک حوزه تعریف شده پرش و مانور سیاسی دارد و از آن حوزه نمیتواند جلوتر رود برای مثال به خاطر دارم زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بودند ایشان می‌گفتند عربستان تا یک حدی می‌تواند با ما به جلو بیاید و بیشتر از آن را آمریکایی‌ها اجازه نمی‌دهند.

ما در همان حد که می‌توانیم باید این ظرفیت‌ها را منصه ظهور برسانیم و همانگونه که می‌دانید آقای هاشمی بهترین مناسبات را در مقطعی با عربستان داشتند و گام‌های بلندی هم برداشته بودند. در حال حاضر نیز بعد از گذشت سال‌ها و بر اساس انگیزه‌هایی به این نتیجه رسیده اند که باید با رفع تنش ها، روابطشان را عادی سازی کنند.

یعنی عادی سازی روابط اسرائیل با عربستان و ارتباط عربستان با ما که آنقدر ضعیف است در این جریان تاثیر گذار نبوده است؟

ما اسرائیل را رصد می‌کنیم. دولت رژیم صهیونیستی در تمام برنامه هایش با خیلی از کشور‌های دیگر روابط خود را عادی سازی کرده است که ما نیز با آن کشور‌ها روابط خوب دو جانبه داریم و نکاتمان را هم با آن‌ها مطرح می‌کنیم. در جریان عادی سازی روابط بین تهران و ریاض معتقدم که موضوع رژیم صهیونیستی فاکتوری تعیین کننده نبوده است.

یکی از موضوعات مورد مناقشه اخیر بحث میدان گازی آرش بوده که دو کشور کویت و عربستان سهمی از این میدان برای ایران قائل نیستند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

ما چه در حوزه مشترک با عراق و چه در حوزه آرش با کویت و عربستان مخازن مشترک داریم همینطور در رابطه با قطر که در حوزه گازی متاسفانه سال‌های سال به دلیل برخورد‌هایی که دشمنانمان با ما می‌کردند ما نتوانستیم استفاده لازم را از سهم خودمان از گاز مخازن مشترک داشته باشیم و شاید بیان می‌کنند برخی تا ۴۰۰ میلیارد دلار قطر بیش از ما از این حوزه مشترک در سالیان طولانی گذشته برداشت کرده است.

ما در دوره قبلی مناسبات عادی با عربستان و کویت چند دور گفتگو در زمینه میدان گازی آرش را داشته ایم در حال حاضر نیز معتقد به گفتگو‌های سیاسی برای حل موضوع هستیم. ضمن اینکه باید تمهیداتی اندیشه شود اگر آن‌ها برداشت خود را می‌کنند ما هم به صورت مستقل برداشت خودمان را داشته باشیم تا به یک تفاوت برسیم. کاری که ما در پارس جنوبی و در حوزه جنوبی نفتی با عراق انجام دادیم. بنابر این همانگونه که از سوی مقام معظم رهبری هم عنوان شد مناطق مشترک حوزه انرژی ما برای بهره برداری باید اولویت پیدا کند.

آقای متکی شعار اصلی دولت سیزدهم این است که می‌خواهیم اقتصاد را بدون برجام اداره نماییم. آقای روحانی بحث برجام را به جایی رسانده بودند و جلوی آن گرفته شد در حال حاضر میخواهم بدانم آیا اراده‌ای برای توافق وجود دارد یا خیر؟

بنده اعتقاد ندارم به معنای عملیاتی کار برجام در دولت قبل تمام شد، زیرا روز بعد از تصویب برجام و در دولت آقای اوباما در شورای امنیت تحریم بردند. آقای اوباما قبل از برجام در بحث هسته‌ای پیام فرستاد که اگر ایران بپذیرد۳/۵درصد اورانیوم غنی شده اش را به ترکیه ببرد ما نیاز ۲۰درصدی راکتور تهران را تامین مینماییم.

برزیل و ترکیه برای ما پیام آوردند اجلاس سه جانبه آن در تهران برگزار شد ما سه وزیر خارجه امضا کردیم، اما متاسفانه زیر قول خود زدند و باز به خط تحریم رفتند در تمام مدتی که این‌ها وعده دادند یک دلار ما نتوانستیم داشته باشیم پس چیزی در کاغذ را نباید افتخاری بیش از کاغذ کرد در حالی که بعد از تصویب برجام مدت‌های طولانی دولت قبلی سر کار بود.

ما دولت قبلی را در چگونگی ورود و رسیدگی برجام همراه با اشکال می‌بینیم. در آن زمان کل کشور را برجام گرفته بود که این خود یک سیگنال منفی به طرف مقابل دادن است و مسائل دیگر. اما در این دولت کسانی در آغاز کار بودند که اعتقاد داشتند باید زیرآب برجام زده شود ما باید از برجام خارج شویم، اما همانگونه که جمهوری اسلامی در مواضع حساس و مهم تصمیمات پخته خود را می‌گیرد در اینجا هم نظام تصمیم گرفت که از برجام و میز مذاکره فاصله نگیرد تا از تایید بر رسیدن به راهکار مبتنی بر دموکراسی برای حل مسائلمان منفک شویم.

این سه رویکرد در دولت آقای رئیسی تصویب شد با اذن و تاکید بالاترین مقام کشور و این شد سیاست کلی ما و این مسیر را در پیش گرفتند، اما یک جریاناتی که در دولت گذشته وجود داشت این دولت از میان برداشت و آن اینکه نگفت آب و نان ما برجام است که خود یک سیگنال منفی و غلط بود؛ همه مسائل کشور را به برجام گره نزد ذوق زدگی و شتاب زدگی در اجرای برجام و تمهیداتی که ما بر عهده داشتیم از خود نشان نداد. گفت یک قدم آن بر دارد یک قدم من.

سفیر ما در انگلیس مصاحبه می‌کرد که آن سیصد کیلو را بدهند نباید از لندن چنین سیگنالی را به تهران بدهید یکی بعد از دیگری ما تعهداتمان را نقد پرداخت کردیم و آن‌ها همه تعهداتشان را نسیه گذاشتند و اجرا هم نشد تمام این‌ها جهت گیری‌های یک دولت را نشان می‌دهد اگر شما به خواسته‌ها توجه کردید به این معنا است که می‌خواهید در حوزه برابر با دیگران صحبت نمایید. اما اگر گفتید ما با کدخدا حل می‌کنیم در دیپلماسی این بدترین کلمه‌ای است که یک سیاست مدار می‌تواند بگوید که گفتند و طرف مقابل ما فهمید که ما بدون اذن آن هیچ کاری نمی‌کنیم. در حالی که برخی از سیاستمدار‌های ما بحث خروج از ان پی تی را مطرح می‌کردند.

من نمی‌خواهم قضاوت کنم این خروج برای ما خوب است یا بد است، اما جمهوری خواهان دو موضع متفاوت با یکدیگر داشتند و دموکرات‌ها به ما می‌گفتند که تحت فشار جمهوری خواهان هستند و از ما مهلت می‌خواستند و ما در اینجا به مخالفان برجام ناسزا می‌گفتیم در حالی که شیوه آمریکایی‌ها که در دنیا مرسوم هم است که دو جریان در دو تیپ سخن بگویند.

وضعیت روابط با چین و روسیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یادداشت تفاهم ۲۵ ساله در دولت قبلی امضا شد، اما دولت قبلی کاری با چین نداشت و شواهد بسیار زیادی وجود دارد که متاسفانه هیچ اراده‌ای در دولت قبلی برای کار با چین وجود نداشت، با روسیه نیز همینطور. بنده پروژه‌هایی را در جریان هستم که هیچ ارتباطی با شخص من نداشت، اما بنده به عنوان کسی که کار‌های سیاسی کشور را دنبال می‌کند مطلع بودم که انجام نشد در حالی که کاملا به نفع ما بود و در دوره تحریم و امکاناتی که نباید پول هم می‌دادیم بلکه نفت را در این دوره باید به روس‌ها می‌دادیم این موضوع هم در دولت قبلی مورد مخالفت قرار گرفت، اما اگر این دولت از دو ظرفیت با توجه به شرایطی که دارد بخواهد استفاده نماید ما منافع خودمان را دنبال می‌کنیم هر جایی که برای ما ایجاد نماید جنس کار فرانسوی بهتر از چینی است اگر فرانسه راه بیاید و با ما همکاری اقتصادی نماید ممکن است به سمت فرانسه برویم.

شعار نه شرقی نه غربی به معنای اینکه ما با شرق یا غرب کار نکنیم نیست ما نباید تحت سلطه آن‌ها برویم. یک روز مقام معظم رهبری به من فرمودند در اروپا یک کشوری را ثقل روابط قرار دهید با او بیشتر مراوده نمایید. کشور معینی را تعریف کردیم و به جلو رفتیم، اما یک تذکر به بنده فرمودند که اینکه روابطمان را با یک کشور مقداری راهبردی و دراز مدت طراحی نماییم.

این نیست که اگر فردا در موضوعی موضع گیری کرد خلاف مبانی ما و منافع ما با آن برخورد نکنیم آن برخورد را می‌کنیم، اما نگاه چشم اندازی هم داریم در مورد چین هم به همین شکل است. چین و روسیه بر سر موضع گیری در خصوص جزایر سه گانه ایران بسیار اشتباه کردند و ما بی هیچ تعارفی این موضع گیری آن‌ها را محکوم می‌کنیم و از موضع خود حمایت می‌کنیم.

این مساله نشان می‌دهد که ما کماکان نه شرقی و نه غربی را مهم می‌دانیم. ما در هرجایی که منافعمان با حفظ اصولمان برای ما محفوظ باشد منافعمان را به دست می‌آوردیم و تخم مرغ هایمان را در یک سبد قرار نمی‌دهیم. یکی از مسائلی که در دولت نهم به آن تاکید داشتم متوازن کردن روابط خارجی بود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: منوچهر متکی ایران عربستان قیمت طلا و ارز قیمت موبایل دولت قبلی عادی سازی برای ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۵۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشور‌های عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های ترکیبی دولت‌های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت‌های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی‌ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری‌های عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.

تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولت‌های عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولت‌های عربی‌ای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمک‌های بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونت‌ها و تنش‌های دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می‌کنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.

یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگی‌های امنیتی منطقه‌ای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن می‌تواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.

اما نباید در نتیجه گیری‌ها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت‌های منطقه بابت کمک هایشان قدردانی می‌کرد، مقام‌های کشور‌های عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیر‌ها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپاد‌هایی از سمت مقابل نیز شلیک می‌شد اردن همان کار را انجام می‌داد.

یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولت‌ها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمی‌خواست بخشی از ائتلاف دریایی‌ای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی می‌شد. هفته گذشته، کشور‌ها پرتابه‌های شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که می‌شد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»

استدلال‌های مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایت‌های رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربی‌ای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقه‌ای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهو‌های روز‌های اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولت‌های اسرائیل و اردن در سال‌های اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواسته‌های جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید می‌کرد.

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصری‌ها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آن‌ها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحران‌های متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگ‌های امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.

منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولت‌های عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب می‌کند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آن‌ها از واشنگتن دریافت می‌کنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگ‌های امنیتی‌ای که سال‌ها بین این کشور‌ها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاری‌های امنیتی پس از سال‌ها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینی‌ها و سعودی‌ها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشور‌های عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولت‌های عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح می‌کند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان می‌کنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفته‌های زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت‌های رهبران کشور‌های عربی دارد.

در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقه‌ای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد تمرکز کنند، واشنگتن می‌تواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشور‌های منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقه‌ای صورت نداده است. دولت‌های منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژه‌ای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.

دیگر خبرها

  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  •  چرا دلار سقوط کرد؟
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • دست رد پاکستان به سینه آمریکا درباره رابطه با ایران
  • بازگشت فروش نفت ایران به زمان برجام با دو برابر قیمت نتیجه تمرکز دولت بر بازطراحی تجارت انرژی کشور
  • هوشمندی ایران در از سرگیری سوآپ گاز ترکمنستان، تمدید صادرات گاز عراق و تکمیل خط لوله صلح
  • شورای وحدت چند نماینده در مجلس دوازدهم دارد؟ /جزئیات لیست انتخاباتی برای دور دوم انتخابات از زبان متکی
  • محکومیت تهدید تحریم دولت اسلام آباد از سوی آمریکا